Episodios

  • پناه بر امید
    Oct 8 2024


    سال‌های اول مهاجرتم تصور میکردم که بی پناه ترین آدم روی زمینم که حالا" باید پناهه دختر کوچولوی زیباش باشه!

    با گذشت زمان فهمیدم دخترم پناه من بود و هر روز نور امیدی رو در دلم روشن می‌کرد. روزهای سختی که فکر میکردم دارم از پا در میام با تمام وجود خدا رو صدا میزدم و نور امید در دلم روشن و روشن تر می‌شد. در نهایت من در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۳ مُردم و در جانا متولد شدم. جانا نامی بود که مادرم برایم برگزید ، او که از جانش متولد شدم و از مهرش جان گرفتم.

    شیرین و پیمان عزیز جزو اولین کسانی بودند که که من با خیال راحت رو به روشون نشستم و از تمام سال‌های سختی گفتم که از ترس قضاوت به هیچکس نگفته بودم. وقتی که حرف میزدم و نگاهم می‌کردند در چشمانشون میدیدم که راحت بگو، ما قضاوتت نمیکنیم. و من با آرامش خیال از همه ی روزهایی گفتم که تا امروز هیچکس نمیدانست. ❤️ "


    عوامل اپیزود هشتم:

    میهمان برنامه : جانا

    روانشناس : سمانه جهانبخش

    کاری از: شیرین صمدی،‌ پیمان حقانی

    تدوین: مهرنوش وصالی

    گرافیست :‌شهرام ملک زاده

    تهیه کننده: پیمان حقانی

    Más Menos
    2 h y 50 m
  • پناه بر آشپزی
    Sep 25 2024

    خدا رحمتش کنه، عمه خانم می‌گفت: «دل سفره نیست که هرجا پهنش کنی» راستم می‌گفت اما من اینبار پهن کردم و ناگفته‌هایی را گفتم که یازده سال علیرغم سوال‌های زیاد جواب نداده بودم.

    اول که دعوت شدم با این عنوان بود «پناه بر آشپزی» اما طی حرف‌ها متوجه شدیم «پناه من خداست»

    اینقدر شیرین و پیمان عزیز دوست داشتنی و امن بودن که حرف زدم حرف زدم و حرف زدم. شنیدن و با من اشک ریختن.

    اگه قول میدین شما هم امن باشید و گریه نکنید پیشنهاد میکنم این اپیزود و گوش کنین.

    «عاشق خدایی هستم که حواسش به همه بنده‌هاش هست»🥹❤️


    عوامل این اپیزود:‌

    میهمان برنامه : آذر ماهی صفت

    روانشناس : سمانه جهانبخش

    کاری از: شیرین صمدی،‌ پیمان حقانی

    تدوین: مرجان طبسی

    کرافیست :‌شهرام ملک زاده

    تهیه کننده: پیمان حقانی

    اسپانسر این اپیزود هستی کالا است. پیج اینستاگرامشون

    https://www.instagram.com/hasti_kala?igsh=aTRsN3o2YjVoN3M5


    شماره تماس فروشگاه : ‌02144498879


    احساستون رو از طریق کامنت با ما به اشتراک بذارید. ممنونیم که ما رو گوش میدین.

    Más Menos
    1 h y 30 m
  • پناه بر خود
    Sep 11 2024

    فکر می کردیم سوریا پناهگاهش رقص است.

    او را با واسطه شناختیم از طریق یک دوست عزیز. سوریا آمد و در کمال تعجب گفت پناهگاه فرعی اش رقص است او در واقع سالهاست به خود واقعی اش پناه برده. اپیزود او یکی از جذاب ترین و شجاعانه ترین اپیزودهای پناهگاه از آب درامد. این چند خط را او، طبق روال اپیزودهای پناهگاه، او برایتان نوشته است.

    " من سوریا پرابا، ۴۲ ساله متولد تهران هستم

    سالها جستجو و کند و کاو کردم تا فهمیدم

    من دارایی هایم نیستم، من موقعیتهای اجتماعی ام نیستم، من روابطم نیستم؛

    بلکه حضوری هستم که فقط با اتصال به درون می توانم به آن نزدیک و با آن یکی شوم.

    پناهگاه من درونم هست.

    از راههای مختلف, به ویژه مراقبه و سکوت برای اتصال به درونم استفاده می کنم.

    گفتگو با شیرین و پیمان عزیز، تجربه ای متفاوت و مثل یک جلسه تراپی سنگین و پاکسازی عمیق بود.

    من سعی کردم عمیق ترین احساساتم را بدون سانسور با شما به اشتراک بگذارم.

    پیشاپیش از اینکه مرا می شنوید ممنونم و کلی هیجان زده هستم.

    در نور و آگاهی الهی باشید"

    عوامل این اپیزود:

    میهمان برنامه‌ : سوریا

    روانشناس برنامه: سمانه جهانبخش

    کاری از: شیرین صمدی و پیمان حقانی

    تدوين : مرجان طبسی

    گرافیست : شهرام ملک زاده

    تهیه کننده: پیمان حقانی


    اگر خواستید از پادکست ما حمایت مالی کنید لینک حامی باش در دسترس است. از آن بهتر و مهم تر این است که ما را به گوش دوستانی که دوستشان دارید برسانید. شادی و به زیستی شما آٰرزوی تیم ماست.

    Más Menos
    2 h y 4 m
  • پناه بر موسیقی
    Aug 28 2024


    رامین صدیقی بنيان گذار و مدیر عامل نشر موسیقی هرمس و تهیه کننده موسیقی است. او برای تهیه آلبوم به تماشای آب‌های سپید اثر حسین علیزاده و ژیوان گاسپاریان کاندیدای جایزه گرمی بوده است. او علاوه بر موسیقی، بازیگری را نیز در فیلمهای زیادی تجربه کرده است، فیملهایی مثلِ جهان با من برقص ،‌ملخ ،‌ روی خط صفر‌،‌ سکوت.

    در اپیزود پنجم رامین درباره پناهگاهش موسیقی برایمان گفته،‌ از قصه زندگی اش و پناه بردنش به موسیقی که بسیار شنیدنی است.


    این چند خط را رامین برایمان نوشته‌:


    “ موسیقی باید اول در ذهن اطراق کند تا بتوانیم به آن پناه ببریم. صاحبخانه پناه‌گاه خود ما هستیم. با موسیقی به خودم پناه می‌برم. تجربه شیرینی که در باره‌اش با شیرین و پيمان به گفت و گو نشستم. “


    عوامل این اپیزود:

    میهمان برنامه‌ : رامین صدیقی

    روانشناس برنامه: سمانه جهانبخش

    کاری از: شیرین صمدی و پیمان حقانی

    تدوين : مهرنوش وصالی

    گرافیست : شهرام ملک زاده

    تهیه کننده: پیمان حقانی


    Más Menos
    2 h y 16 m
  • پناه بر تنهایی
    Aug 14 2024

    باور کنید، همه چیز زیر سراین خانم و آقا بود ( شیرین و ‌پیمان). من رفته بودم در مورد موسیقی صحبت

    کنم، اما حرف به تنهایی و پناهگاه تنهایی رسید و این شد که گفتگوی سه نفری ما در مورد تنهایی گل انداخت. تنهایی (به نظر من) یعنی وجود حق انتخاب، ابتکار عمل و تصمیم گیری در تمام لحظات زندگی درعین حضور در کنار دیگران. یعنی اینکه مثلا، در کنار همدیگر و با همدیگر شام بپزیم اما انتخاب آنچه با رژیم و سلیقه ی غذایی من مناسب است، اینکه با چه سرعتی غذای ام را بخورم، اینکه مسوولیت جویدن و هضم آن غذا با من است، به من مربوط می شود. مخلص کلام اینکه: پناه بر تنهایی برای من به این معناست که تو در حالی که در جمع نزدیکان (خانواده، دوستان، همکاران و غیره ..) حضور داری و با آنها در تعامل هستی، تنهایی! این تو هستی که باید امتحان ریاضی ات را بدهی، این تو هستی که باید در جلسه ی کنکور شرکت کنی. این تویی که نقش آفرین نهایی زندگی ات هستی. پس در میان جمع باش، از آنها بیاموز، به یاری و مهربانی شان امیدوار باش، اما فرمان زندگی صرفا و صرفا در دستان تو است. فهم اینکه تو نهایتا تنها هستی به معنای اولین قدم های پذیرش یا عدم پذیرش مسوولیت و تعهد به آن است. من تنها هستم، پس هستم!


    عوامل این اپیزود:‌

    میهمان:‌ حسین نورشرق

    کاری از: شیرین صمدی و پیمان حقانی

    تدوین:‌مهرنوش وصالی

    گرافیست : شهرام ملک زاده

    تهیه کننده: پیمان حقانی

    Más Menos
    1 h y 13 m
  • پناه بر چاقی
    Jul 31 2024


    چون خیلی کم‌سن‌وسال بودم که کارتون «رابین‌هود» را دیدم پس خیلی زود با مفهومی به نام «پناه‌گاه» آشنا شدم و اهمیت پناه‌بردن را تقریباً همان وقتی فهمیدم که به اهمیت غذاخوردن، نفس‌کشیدن و خوابیدن واقف شدم.

    من عمری دنبال پناهگاه و پناه‌بردن بوده‌ام پس اگر قرار باشد از پناه‌بردن به چیزی بگویم کافی است چشمم را ببندم و از هر کجای زندگی حرف بزنم چون هیچ‌وقتی از زندگی را سراغ ندارم که پناه‌برده به چیزی نبوده باشم.

    برای پناه‌برده‌ها سخت‌ است مهم‌ترین پناهگاه خودشان را معرفی کنند. هر پناهگاهی به وقت خودش مهم‌ترین است؛ مهم‌ترین مثل چاقی.


    عوامل این اپیزود:

    میهمان : رامبد خانلری

    روانشناس : سمانه جهانبخش

    کاری از: شیرین صمدی و پیمان حقانی

    تدوين : مرجان طبسی

    گرافیست : شهرام ملک زاده

    تهیه کننده : پیمان حقانی


    Más Menos
    2 h y 2 m
  • پناه بر حیوانات
    Jul 17 2024

    به این قسمت از فصل پناهگاه خوش آمدید ، من اصلان هستم و قراره مهمان گوشهای قشنگ شما شنوندگان پادکست باشم .

    من ، متولد ۱۹ تیر ۱۳۶۰ هستم و تو یه روز گرم تابستون ساعت ۵ عصر در بیمارستان شفا تبریز بدنیا آمدم. من چقدر خوشبخت و خوشحالم که شما در این اپیزود به صدا و گوشه ای از قصه زندگی من پناه می آورید ❤️

    من یه ادم معمولی هستم و از اونجایی که نه روشن فکرم و نه عالم، فکر میکنم این دنیا دیگه نه به علم نیاز نداره ، و نه حتی به تکنولوژی و ماشینی با سرعت ۱۰۰۰ ، این دنیا نیاز به عشق داره ، چیزی که با اومدن زمان و سرعت از بین رفته و نمیزاره ما از زندگی لذت ببریم ، برای همین من در این هیاهو و تیرگی ،عشق رو انتخاب کردم .

    من به عشق پناه بردم و امیدوارم شما هم عاشق باشید ❤️❤️❤️

    ندیده و نشناخته دوستتون دارم و از این که شنوندگان خاصی مثل شما قصه زندگی منو گوش میدن به خودم میبالم ❤️

    اراتمند شما ؛ اصلان

    عوامل این اپیزود:

    میهمان برنامه‌ : اصلان طاهری آشتیانی

    روانشناس برنامه: سمانه جهانبخش

    کاری از: شیرین صمدی و پیمان حقانی

    تهیه کننده: پیمان حقانی

    Más Menos
    1 h y 17 m
  • پناه بر خانه
    Jul 3 2024

    پناه بر خانه به قلم مهسا نعمت عزیز

    تا به حال فکر کرده‌اید که چاردیواری چیست؟

    چهار مقوا را با زاویه ۹۰ درجه به هم بچسبانید. حالا داخل آن بنشینید و چشمانتان را ببندید. چاردیواری هر کس می‌تواند قلعه‌اش باشد. قلعه‌ای که همه اختیارش با توست. برای توست. اگر بیرون طوفان شود تو امن می‌مانی. گویی که این چهار دیوار تو را بغل کرده‌اند. انگار گوش دارند و تو را شنیده‌اند. خسته بودی؟ به تو پناه داده‌اند. تنها بودی؟ تو را سرگرم کرده‌اند. غمگین بودی؟ محکم ایستادند تا کسی گریه‌های تو را نبیند و نشنود.

    من نقطه امنم را همین‌جا یافتم. جایی که دیوارهایش را می‌شناسم. آنقدر آشنایش هستم که شب‌هنگام بدون باز کردن چشم در میانه خواب به سراغ لیوان آبم بروم و به در و دیواری نخورم. آنقدر اطمینان از او دارم که در روز و در سال هر اتفاقی بیافتد، پناه من خواهد بود و چه زیبا گفت مارگوت بیکل:

    پس از سفرهای بسیار و عبور

    از فراز و فرود امواج این دریای طوفان‌خیز،

    بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم؛

    بادبان برچینم؛

    پارو وا نهم؛

    سُکان رها کنم؛

    به خلوت لنگرگاهت درآیم

    و در کنارت پهلو گیرم

    آغوشت را بازیابم.

    استواری امن زمین را

    زیر پای خویش



    این قسمت از پادکست را در بی‌پرواترین و خالص‌ترین حالت ممکن، انگار که گپ شبانه سه‌دوست، صاف و صادق، با پیمان و شیرین درباره خانه، این استواری امن زمین را زیر پای خودمان به صحبت نشستیم.

    اگر شما هم خانه برایتان پناهی‌ست و مأمنی... این قسمت را گوش کنید. نوش گوش‌هایتان 💙

    پ.ن : در انتهای هر اپیزود ٫ خانم دکتر سمانه جهانبخش از منظر روانشناختی و البته بدون شنیدن قصه اون پناهگاه به اون می پردازه و از منظر علمی اون رو بررسی میکنه. .

    Más Menos
    1 h y 44 m