Episodios

  • اپیزود ۵۳: خودت رو ببخش
    Dec 1 2023

    🥳🤩راستی تولد مهدی مبارک 🎂🎉
    آدمیم دیگه. واسه همه پیش می یاد. یه موقع‌هایی کارها روی هم تلمبار میشن و اضطراب و احساس گناه می زنه بالا و اونقدر از فکر و احساس‌های منفی پر میشیم که نه می‌تونیم بفهمیمش، نه فرار کنیم. انگار منجمد میشیم. همه‌ی احتمالات قفل میشن و تنها کاری که می تونیم بکنیم اینه که تو تخت دراز بکشیم و تو فکر به خودمون بپیچیم. ولی واقعا چاره چیه؟
    یه راهش اینه که خیلی عصبانی، با یه کمربند بیوفتیم به جون خودمون، بد حرف بزنیم،‌ خودمون رو سرزنش کنیم. یه راه دیگش شاید این باشه که یه خرده نرم‌تر و مهربون تر با خودمون رفتار کنیم. خودمون رو بفهمیم و شرایط رو همون‌جوری که هست قبول کنیم حتی اگه دوستش نداریم و از خودمون راضی نیستیم.
    اگر چه حتی فکر کردن به "خوددوستی بی قید و شرط" خیلی تخیلی به نظر می رسه ولی فهمیدن "همه می‌تونن اشتباه کنن خودت رو ببخش." شاید راحت تر باشه. با ما همراه باشید

    Más Menos
    50 m
  • اپیزود ۵۲: بازی
    Nov 29 2023

    این هفته کنسول خریدن معین بهونه ای میشه تا ما یادی کنیم از کودک درونمون که دلش پر از حسرت هایی هست که هنوز برطرف نشدن. حسرتهایی که به ریشه‌هامون، یعنی خانواده و کشورمون برمی‌گردن و خیلی ناخودآگاه تو خیلی از تصمیم‌هامون تاثیر میذارن.
    ولی خودمونیم این کودکی از دست رفته با همه‌ی اون محرومیت‌هاش یه حس خاصی داشت که تو بزرگسالی جاش خالیه. انگار الان، دوباره حسرت همون بچگی رو می‌خوریم تا دوباره فارغ از همه چی، خیلی بی دغدغه، فقط برای بازی و لذت بردن بشین بازی کنیم.
    تو این قسمت ما دنبال این محرومیت دوران بزرگسالی رو میگیریم.با ما همراه باشید

    Más Menos
    56 m
  • اپیزود ۵۱: فشار
    Nov 16 2023

    🥳🤩راستی تولد معین مبارک 🎂🎉
    تو راستای قدردانی از بهتر شدن حال و روزمون، از استرس و فشاری حرف می زنیم که کم کم داره از دوشمون برداشته میشه.
     فشاری که نه تنها ما رو به جلو هل نمیده، بلکه ما رو متوقف میکنه و حتی تو سرمون می‌کوبه تا درجا بزنیم. جالبه که ریشه ی این فشار خیلی جاها درونیه و از باورهای زاویه دار و عزت نفس پایین و احساسهای دردناک سرکوب شدمون نشات میگیره.
    ما سرنخ همین کلمه فشار رو میگیریم و به جاهای جالبی میرسیم. با ما همراه باشید 

    Más Menos
    1 h
  • اپیزود پنجاه: خودت باش
    Nov 9 2023

    تو این قسمت برمی‌گردیم به یه سال پیش،‌ وقتی که معین اولین قرارشو با یه دختر تو آمستردام داشت و مقایسه‌اش می کنیم با آخرین قرارش که همین چند شب پیش اتفاق افتاد.
     رفتن سره‌قرار واسه خیلی از ما ترس و اضطراب به همراه داره. ترسی که ریشه‌اش رو میشه در قبول شدن و دوست داشته شدن در نگاه دیگری پیدا کرد. حالا اگه این وسط خودمون هم، خودمون رو دوست نداشته باشیم این ترس بیشتر شعله ور میشه، اونقدر زیاد که ما تماسمون رو با لحظه و خود واقعیمون از دست میدیم و غرق در فکرهای منفی و وسواسی میشیم.
     این ترس دقیقا چیه و چطوری میشه باهاش کنار اومد؟ ما جواب این سوال رو تو تجربه‌ی پیشرفت معین تو قرارهای اخیرش دنبال می کنیم. با ما همراه باشید

    Más Menos
    56 m
  • اپیزود ۴۹: رقص اجتماعی
    Nov 3 2023

    ما تو این قسمت در مورد اولین تجربه‌ی معین از کلاس رقص سالسا حرف می زنیم.
    رقص‌های اجتماعی بیشتر از قردادن و تکون دادن باسن، واسه ما یک تجربه‌ی اجتماعی هستن که تو اون می‌تونیم با آدمهای جدید، بخصوص جنس مخالف ارتباط برقرار کنیم. این رقص‌ها این فرصت رو بهمون میدن که بدون هیچ بهونه ای به یه دختر نزدیک بشیم و بهمون یاد میدن که این نزدیکی رو بدون جنسی کردنش حفظ کنیم و نقش مردونه رو تو یه رقص هماهنگ تمرین کنیم.
    ما از حال و هوامون تو این فضا میگیم. با ما همراه باشید.

    Más Menos
    43 m
  • اپیزود ۴۸: پریود مردانه
    Oct 26 2023

    گاهی وقت‌ها دوباره گم میشیم. خیلی ناامید از خودمون می‌پرسیم که آیا این مسیر دور ارزش رفتنش رو داره؟ 
    از یه طرف خسته ایم از این همه انرژی و توجهی که روی بهتر کردن زندگی و رشد خودمون صرف می کنیم. از طرف دیگه، نمی تونیم درد زخم‌‌های به ظاهر کهنه‌ای رو انکار کنیم که ما رو از تجربه‌ی کامل و لذت‌بخش زندگی روزمره دور می‌کنه.
     ما کم‌کم داریم با بالا و پایین مسیر آشنا می‌شیم و می‌خوایم بفهمیم که  چطور شروع حس  کردن و درد کشیدن می‌تونه شروع بهتر شدن و رشد کردن باشه. با ما همراه باشید...  

    Más Menos
    43 m
  • اپیزود ۴۷: بی پولی و کار و پول
    Oct 19 2023

    معین تو این قسمت از بالا و پایین‌های مسیر پول درآوردن و استقلال مالیش میگه. اون از پروژه‌ای حرف میزنه که نقشی محوری تو ورودش به دنیای برنامه نویسی داشته.
    معین از دو احساس یاد می‌کنه:حس منتی که باباش برای خرید یه جفت کفش رو سرش می‌ذاشت و حس غرور و افتخاری که خانوادش بعد از گرفتن اولین حقوقش بهش داشتن. 
    ما تو این قسمت همه‌ی اتفاقهایی رو دنبال می کنیم که این دو حس رو تو زندگی معین به هم وصل کرده‌اند.
    مسیرساده ای نبوده، با ما همراه باشید... 

    Más Menos
    47 m
  • اپیزود ۴۶: شرم و روابط اجتماعی
    Oct 13 2023

    ما تو این قسمت از احساس آشنایی میگیم که خیلی وقت ها دست‌کم گرفته میشه: احساس شرم!
    مهدی شرم رو پررنگ ترین هیجان زندگیش میدونه. اون تو تمام دوران بچگیش به دنبال پنهان کردن زندگی پایین شهریش و بابای معتادش بوده و حتی هنوز هم تعلقش رو به یک خانواده‌ی فقیر و بی سواد انکارمی کنه.
     ما به خودمون می یایم و می بینیم که این احساس حتی به دوران بزرگسالی و زندگی اروپاییمون هم سرایت کرده و سعی می کنیم تا تاثیرشو روی روابط اجتماعیمون هم بررسی کنیم.
     ما می خوایم تا با احساس دردناک کوچک بودن و ناکافی بودن در نگاه دیگری روبرو بشیم. با ما همراه باشید ...

    Más Menos
    43 m