رواق / Ravaq  By  cover art

رواق / Ravaq

By: Farzin Ranjbar
  • Summary

  • می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم می‌پردازه و ساده‌تر از اسمش، ریشه‌ی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی می‌کنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستم. _ من فرزین رنجبر هستم.

    Farzin Ranjbar
    Show more Show less
Episodes
  • زلف‌آشفته و خوی‌کرده و خندان‌لب و مست ۰۲۶
    May 1 2024

    غزل شماره ۰۲۶


    زلف‌آشفته و خوی‌کرده و خندان‌لب و مست

    پيرهن‌چاک و غزل‌خوان و صراحی در دست


    نرگسش عربده‌جوی و لبش افسوس‌کنان

    نيم‌شب دوش (یار) به بالين من آمد بنشست


    سر فرا گوش من آورد و به آواز حزين

    گفت کی عاشق ديرينه من خوابت هست


    عاشقی را که چنين باده شبگير دهند

    کافر عشق بود گر نشود (نبود) باده‌پرست


    برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگير

    که ندادند جز اين تحفه به ما روز الست


    آن چه او ريخت به پيمانه ما نوشيديم

    اگر از خمر بهشت است وگر (ورز) باده مست


    خنده جام می و زلف گره‌گير (چو زنجیر) نگار

    ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست



    Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
    Show more Show less
    44 mins
  • شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست ۰۲۵
    Apr 30 2024

    غزل شماره ۰۲۵

    شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست

    صلای سرخوشی ای صوفيان باده (وقت) پرست

    اساس توبه که در محکمی چو سنگ نمود

    ببين که جام زجاجي چه طرفه‌اش بشکست

    بيار باده که در بارگاه استغنا

    چه پاسبان و چه سلطان، چه هوشيار و چه مست

    از (در) اين رباط دودر چون ضرورت (مقرر، مقدر) است رحيل

    رواق و طاق معيشت چه سربلند و چه پست

    مقام عيش ميسر نمی‌شود بی رنج

    بلی به حکم بلا بسته‌اند عهد الست

    به هست و نيست مرنجان ضمير و خوش می‌باش

    که نيستی‌ست سرانجام هر کمال که هست

    شکوه آصفی و اسب باد و منطق طير

    به باد رفت و از او خواجه هيچ طرف نبست

    به بال و پر مرو از ره که تير پرتابی

    هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست

    زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گويد

    که گفته سخنت می‌برند دست به دست



    Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
    Show more Show less
    52 mins
  • مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست ۰۲۴
    Apr 29 2024

    غزل شماره ۰۲۴

    مطلب طاعت و پيمان و صلاح از من مست

    که به پيمانه‌کشی شهره شدم روز الست


    من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق

    چارتکبير زدم يک‌سره بر هرچه که هست


    می بده تا دهمت آگهی از سر قضا

    که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست


    کمر کوه کم است از کمر مور آنجا

    نااميد از در رحمت مشو ای باده‌پرست


    بجز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد

    زير اين طارم فيروزه کسی خوش ننشست


    جان فدای دهنش باد که در باغ نظر

    چمن‌آرای جهان خوشتر از اين غنچه نبست


    حافظ از دولت عشق تو سليمانی شد (یافت)

    يعنی از وصل تواش نيست بجز باد به دست



    Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
    Show more Show less
    49 mins

What listeners say about رواق / Ravaq

Average customer ratings
Overall
  • 5 out of 5 stars
  • 5 Stars
    1
  • 4 Stars
    0
  • 3 Stars
    0
  • 2 Stars
    0
  • 1 Stars
    0
Performance
  • 5 out of 5 stars
  • 5 Stars
    1
  • 4 Stars
    0
  • 3 Stars
    0
  • 2 Stars
    0
  • 1 Stars
    0
Story
  • 5 out of 5 stars
  • 5 Stars
    1
  • 4 Stars
    0
  • 3 Stars
    0
  • 2 Stars
    0
  • 1 Stars
    0

Reviews - Please select the tabs below to change the source of reviews.